گفت‌وگو با نوجوان موفق و خلاق در عرصه نمایش | آینده برای من همین حالاست
  • کد مطالب: ۱۷۷۴۸۷
  • /
  • ۲۶ شهريور‌ماه ۱۴۰۲ / ۱۵:۵۵

گفت‌وگو با نوجوان موفق و خلاق در عرصه نمایش | آینده برای من همین حالاست

آدم‌ها توانایی‌های مختلفی دارند. بعضی‌ها در ریاضی و فیزیک یا ادبیات استعداد زیادی دارند، عده‌ای هم هنرمند هستند.

آدم‌ها توانایی‌های مختلفی دارند. بعضی‌ها در ریاضی و فیزیک یا ادبیات استعداد زیادی دارند، عدّه‌ای هم هنرمند هستند. توانایی ما هرچه باشد مهم این است که راه درست را در زندگی خود پیدا و برای رسیدن به هدفمان تلاش کنیم.

ستایش حشمتی ۱۶ سال دارد و فعالیت‌های هنری و ادبی خود را از تابستان ۹۷ در مرکز ۷ کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با داستان‌نویسی، تئاتر و دف‌نوازی آغاز کرده و تاکنون موفق شده است در این رشته‌ها رتبه‌های خوبی به دست آورد.

در ادامه، گفت‌وگوی ما با ستایش را می‌خوانید.

 

گام‌های طلایی ستایش

از هفت‌سالگی با دیدن یک تئاتر به بازیگری و با ورود به کانون پرورشی، به داستان‌نویسی و کتاب‌خوانی علاقه‌مند شدم. از آنجا که همیشه حس خوبی به موسیقی سنتی داشتم دف‌نوازی را هم آغاز کردم.

نخستین تئاترم را سال ۹۷ با نمایش «شیطونک‌ها» اجرا کردم و اولین موفقیتم را سال ۹۸ با همین نمایش به‌‌دست آوردم.

در مهرواره‌ی روایت دفاع مقدس سال ۱۴۰۰ داستانی درباره‌ی عموی شهیدم نوشتم که برگزیده شد و همان سال در مهرواره‌ی داستانی «کرونا رو شوت کن» داستانم با نام «هاردی در قرنطینه» صاحب رتبه‌ی برتر شد.

سپس انیمیشنم با عنوان «پسر دست‌دراز و ابر مهربان» در مسابقه‌ی استانی بین مدارس مقام دوم را به دست آورد و در مهرواره‌ی «دست‌های پاک» نیز برگزیده شد.

هم‌چنین با نمایش «شیطونک‌ها» در مهرواره‌ی تئاتر استانی کانون پرورش فکری شرکت کردم و بازیگر برگزیده شدم.

 

خوشی‌ها و ناخوشی‌های ستایش

پس از هر موفقیت، انرژی جدیدی می‌گیرم و تلاشم را بیشتر می‌کنم که خیلی خوش‌حالم می‌کند.

به‌ وقت آشپزی و پختن غذا برای خانواده‌ام، وقتی که دف می‌زنم یا وقتی با کسی شوخی می‌کنم هم خوش‌حال می‌شوم اما وقتی کسی به من دروغ می‌گوید یا به قولی که داده است عمل نمی‌کند ناراحت می‌شوم.

 

تجربه‌های ستایش

هنگام بازی در تئاتر برای اینکه نمایشنامه قشنگ‌تر شود، خودم بعضی جاها را تغییر می‌دهم و بازنویسی می‌کنم.

کمک‌مربی هم هستم و وقتی تئاتر کار می‌کنیم، خودم به بچه‌ها می‌گویم هر صحنه‌ای را چگونه بازی کنند. تاکنون در تئاترهای «شیطونک‌ها»، «یخی که عاشق خورشید شد»، نمایش عروسکی «زال و سیمرغ» و تئاتر طنز «آقا مشتی و بچه‌های کلاس الف» بازی کرده‌ام.

اجراهای موفق ستایش

نمایشــنــامه‌خــوانـــی مهم‌ترین پایه‌ی تئاتر است. در نمایشنامه‌خوانی، سخن گفتن با هر لحن و تن صدایی را یاد می‌گیریم و می‌توانیم صدای هر شخصیتی را خلق یا تقلید کنیم.

گاهی شخصیت‌هایی در تئاتر هستند که اصلا وجود خارجی ندارند و خودمان باید به آن‌ها جان بدهیم.

مثلا در نمایش «شیطونک‌ها» من نقش یک موجود شیطون چاق را داشتم که خودم این شخصیت را به‌وجود آوردم و صدایی برایش درآوردم که هم به نقش بیاید هم دیگران دوستش داشته باشند.

تاکنون هم تعدادی اجرای نمایشنامه‌خوانی مانند مجموعه‌ی نمایشنامه‌ی «آقای فدایی حسین»، «آیدای من گمشده»، «جاری مثل جویبار» و چندین نمایشنامه از کانون پرورشی را در کارهایم دارم.

 

دوست‌داشتنی‌های ستایش

ورزش می‌کنم و کمربند آبی کاراته دارم. مرداد امسال در مسابقات استانی کاراته هم شرکت کردم و نفر سوم شدم. به عروسک‌سازی علاقه‌ی فراوانی دارم و یک عروسک ساخته‌ام که در چند نمایش از آن استفاده شده است.

آشپزی را هم به‌صورت حرفه‌ای انجام می‌دهم و می‌توانم انواع غذاها، کیک‌ها و شیرینی‌های مختلف را بپزم. در درس‌هایم نیز تلاش می‌کنم نمره‌ی شایسته‌ای بگیرم و زبان انگلیسی را خیلی دوست دارم.

 

آموخته‌های ستایش

آینده برای من همین حالاست که فرصت دارم نفس بکشم و ببینم. بنابراین هدفم این است که از وقتم استفاده کنم و به درجه‌ی بالایی از توانایی برسم.

تاکنون نمایشنامه ننوشته‌ام اما خیلی دوست دارم بنویسم و اجرا کنم. مهم‌ترین تجربیاتی که یاد گرفته‌ام این است که اعتمادبه‌نفس کاذب نداشته و انتقادپذیر باشم تا در کارهایم به بهترین شکل پیشرفت کنم.

در همه‌ی موفقیت‌هایم مؤثرترین افراد را مادر و پدر عزیزم و مربی‌های مهربانم خانم‌ها بهاره قانع‌نیا، فریبا گلستانه و اعظم نجف‌زاده می‌دانم که از همه‌ی آن‌ها ممنونم.

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.